کد مطلب:31749
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:24
باتوجه به آيههاي متنوعي به عنوان مثال الله يهدي من يشاء و يضل من يشاء نحوة انطباق اين آيه با عدل الهي چگونه است؟ خواستن خداوند را چگونه ميتوان ترسيم كرد و آيا با خواست خود انسان تلازمي دارد؟
به طور خلاصه ميتوان چنين گفت: صفات الهي در كنار يكديگر عمل ميكنند و يكي باعث ابطال ديگري نميشود مثلاً صفت فعال مايشاء بودن كه هرچه بخواهد انجام ميدهد صفت حكمت او را باطل نميگرداند كه هر چيز را مطابق با مصالح و استحقاق و شايستگي آن ميخواهد و نيز عدالت او را باطل نميگرداند. مانند ما انسانها نيست كه وقتي گفته ميشود چرا چنين كردي؟ پاسخ ميدهيم دلم ميخواست يعني اينكه لازم نيست تابع دليل و حكمتي باشد خدا منزه است از داشتن صفتي كه موجب ظلم و تبعيض ميان بندگان باشد.
خداوند متعال در آية 26 سورة آل عمران چنين ميفرمايد: قل اللهم مالك الملك تؤتي الملك من تشاء و تنزع الملك ممن تشاء و تعز من تشاء و تذل من تشاء بيدك الخير انك علي كل شئ قدير ‹‹ مالك اساسي همة ملك ها و قدرتها تو هستي و ملك را به هركه بخواهي ميدهي و از هركه بخواهي ميگيري و عزت را تو به هركه بخواهي ميدهي و ازهركه بخواهي ميگيري و ذلت را نيز تو به هركه ميخواهي ميدهي، خير و خوبي منحصراً در دست تو استو تو بر همه چيز توانا هستي››
مفهوم آية فوق و ارتباطش با عقل،اراده و وجدان در انسان توضيحاتي مختلف دارد.
بعضي علماءآية فوق را از متشابهات دانسته و معتقد هستند كه مفهوم اين آيه به وسيلة آيات ديگر قرآن روشن ميشود. استاد مطهري ميگويند: در اينجا دو گونه تعبير وجود دارد يكي اينكه بگوييم در مشيت الهي هيچ چيز شرط هيچ چيز نيست بنابراين ممكن است تمام شرايطي كه ما آنها را شرايط دعوت ميناميم پيدا بشود ولي به دنبال آن بجاي عزت، ذلت بيايد و بالعكس. پس به نحو عام در سعادت دنيا و سعادت آخرت هيچ چيز شرط هيچ چيز نيست چون همه چيز به مشيت الهي اين نظر غلط زيرا آيه فقط ميگويد همه چيز به مشيت الهي است اما كيفيت مشيت را بيان نكرده و نگفته است كه مشيت الهي كه سعادت و شقاوت و عزت و ذلت به اوست، چگونه كار ميكند.
اما تعبير ديگر اينكه قرآن خودش اين آيه را تعبير و تفسير ميكند و ميگويد: ان الله لايغير ما بقوم حتي يغيروا بانفسهم(1)
و در سورةانفال آية 53 ميفرمايد: ذلك بان الله لم يك مغيراً نعمةًانعمها علي قوم حتي يغيروا ما بانفسهم... (حكم ازلي خداوند) اين است كه خدا نعمتي كه به قومي عطا كرد تغيير نميدهد تا وقتي كه آن قوم حال خود را تغيير دهند...
مفهوم اين آيات مبيّن اين مطلب است كه اصلاً بر ضد خدايي خداست و برخلاف حكمت و كمال ذاتي اوست كه كار عبثي كند يا هيچ چيز را شرط هيچچيز قرار ندهد و بيجهت به مردمي عزت يا ذلت بدهد مثل كساني كه چشمهايشان را ميبندند و قرعهكشي ميكنند. عالم بزرگ فيزيك در قرن بيستم با زبان خودش جملة زيبايي در اين باره گفته است: خداوند طاس بازي نميكند(2)
2. نظرية ديگر اين است كه حركت اختياري انسانها به سوي عزت و ذلت در تحليل نهايي به مشيت الهي ميرسد. يعني انساني كه پيشرفت به عزت و كمال دارد يا پس رفت به ذلت و انحطاط، اين سيرش به ارادهاي است كه خداوند به او عطا كرده، و در حقيقت اين خداوند است كه او را به عزت و ذلت ميرساند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1ـ رعد / 11
2ـ عروج انسان، جاكوب برونوفسكي
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.